28.

ساخت وبلاگ

تا بحال شده به قامت ِ آسمان یکریز بباری؟ 28....
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 19:18

عزیز من

تولدت مبارک

چونان شکوفه های درشت و ریز برف

بر این برهوت زمین همیشه بدرخش

که معرفت از نگاه تو بر دامان دفترم نشست ...

و مهربانی با کلام تو ، رنگ دوست گرفت ....

+. ۱۱/۲۴

+امیمه ی دوست داشتنی من

+ نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۱/۲۴ ساعت 0:30 توسط سارا  | 

28....
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 19:18

یکجایی برای همیشه باید ایستادیکجایی برای همیشه باید رها کرد و رفت ...و من اینبار تصمیم گرفتم برای همیشه نوشتن را کنار بگذارمو با این صفحه برای همیشه خداحافظی کنمتلواسه های حضور به قلم من سال ها زنده بود و نفس کشید سال ها گریست ، تفکر کرد، آرزو کرد و بیاد آورد ...... و حالا قرار است برای همیشه مسکوت بماند .....پایان + نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۱/۲۹ ساعت 0:14 توسط سارا  |  28....ادامه مطلب
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 19:18

تنهایی گاهی زشت است

گاهی زندان است

و گاهی رهایی.....

و هنوز من نمیدانم به

کدامیک مبتلایم؟

اسارت ؟ یا آزادی؟

+ نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۰/۲۷ ساعت 19:6 توسط سارا  | 

28....
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 13:33

همیشه همینطور است

هدف می آید

هیجان زده می شوی، رویا میبافی

با واقعیت روبرو‌ میشوی

سرد میشوی

هیجان می میرد

و روزمرگی باز در باتلاق ِ سکون غرقت میکند

همیشه همین است....

+ نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۱/۰۳ ساعت 1:18 توسط سارا  | 

28....
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 13:33

مثل عبور وحشی باد لای موهام‌پاییز بی رحمانه گذشت ... باز هم گذشت و باز هم گذشت ...می بینی؟اینهمه آمدن ها و‌رفتن ها رااینهمه بودن ها و‌ندیدن ها رااینهمه نبودن ها و رفتن ها را ...باز هم‌پاییز مثل برق گذشت .....و من باز متولد شدمو میرانده شدمو پیدا نشده ، گم شدم در هیاهوی این تکرار ِ بی پایان ....میبینی؟بازهم پاییز گذشت .... + نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۹/۲۸ ساعت 16:38 توسط سارا  |  28....ادامه مطلب
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 23 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 14:30

بعد از شش سال که دیدم شخوشحال؟ نه نشدمفقط به این فکر میکردم که چرا؟ چطور و چگونه ما رفیق بودیم؟باور کن که مهاجرت همیشه هم چیز خوبی نیست ..بنظرم که چیز خوبی نبودادمی که میدیدم پر از ادعا بود پر از عقده و حقارت و حس خود بزرگ بینی...قبل تر ها هم گفته بودم که رفیق نیست که دوست نیست امااینبار برای همیشه فراموش خواهد شد ...عزیزِ مندوستی فیگور فیلسوفانه نیست که به خودت بگیری و فکر کنی همتراز انسان های متفکر شده ای!دوست ، درد مشترک دارد غم مشترک دارد شادی مشترک دارد حس درک متقابل دارد ....عزیز من ، دوستی به قدمت نیست به کیفیت است ..... دوست درد نیست درمان است ....آدم ها چقدر تغییر میکنند چقدر افول میکنند چقدر حقیر میشوند و زمان تنها شاهد این مدعاست ..... + نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۰/۰۴ ساعت 16:39 توسط سارا  |  28....ادامه مطلب
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 14:30

عجیب است هربار که میخواهم ادم منطقی تری باشم بیش تر خشمگین می شومهربار که بر قدرت ادراک و حس همدردی غلبه کردم مغلوب تر شدمبرای رشد کردن با رشد کردن مقابله میکنمو برای انسانی بهتر شدن ، بدتر میشوم ...میدانی ؟ روزهاست که با خود در کلنجارم بی آنکه در من مجادله ای باشدبی آنکه طرح آزار برای خود کشیده باشم مثل بازی مار و پله هرچه بالاتر میروم نیش میخورم و رو به پایین نزول می کنم ....در من حسی است برای خوب تر دیدن، خوب تر شدندر من کُنشی ست وارونه و غیر قابل کنترل .....میدانی گاهی حس میکنم که صبور نیستم که قدرت تحمل انچه با آن مواجه ام پایین است گاهی میدانم که این یک آزمایش است اما باز هم نصفه نیمه رها میکنم از جایی به بعد جا میزنم درک نمیکنم نمیفهمم نمیخواهم که بفهمم و مدام صدایی در من تکرار میکند که خب به تو چه؟ تو چرا باید جور ادم ها را بکشی؟ تو چرا باید جواب تمام بدی ها را با بخشیدن بدهی تو چرا باید بگذری ؟ اصلا به تو چه؟و همین جاست که از خودم متنفر میشوم از تظاهر به بخشیدن به ندیدن به نشنیدن به مهربان بودن و به گذشتن ...همین جاست که متنفر میشوم....میدانی؟ این روزها همه اش در تضادم ...در تضاد با خودمبا آنچه هستم...در تضاد با زندگی ..... + نوشته شده در ۱۴۰۲/۱۰/۰۶ ساعت 1:20 توسط سارا  |  28....ادامه مطلب
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 23 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 14:30

همیشه گمشده ای در من است کسی که در خواب هایم پیدا میشود هربار که خواب دیده ام شبیه دیگری ست و هیچوقت یکتا نیافتم اش!همیشه گمشده ای در من است کسی که در بیداری ندیده ام در هشیاری نشناخته ام کسی که خواب هایم تعبیر اوست کسی که بیداری ام‌ بدنبال اوست ....همیشه گمشده ای در من است ...... + نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۸/۳۰ ساعت 15:44 توسط سارا  |  28....ادامه مطلب
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 25 تاريخ : شنبه 4 آذر 1402 ساعت: 14:44

این هوا را دوست دارمپاییز را دوست دارمآفتاب بی رمق و هوای ابری را دوست دارمغروب دلگیر را دوست دارمنشستن و زل زدن به خط آفتاب روی فرش پذیرایی را دوست دارممن پاییز را برای زندگی دوست دارمپناهنده ام به پاییزمن قبل از خودم پاییز را دوست دارم !خوب است دیگر من اینهمه« دوست دارم» داشتم و‌زندگی نکرده اممن اینهمه حس را زندگی نکردم و نمرده ام + نوشته شده در ۱۴۰۲/۰۷/۱۲ ساعت 22:46 توسط سارا  |  28....ادامه مطلب
ما را در سایت 28. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dokhtare-khorshid بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 16:24